مقدمه:سلام.............این آخرین نوشته من هستش..........تا یه مدت نامعلوم..............ممنون از مترجم این نوشته اما بنظرم خود شعرم که ترکی نوشتم یکمی بهتر از ترجمشه ولی به هر حال.................تا ی مدت بای سن گئــــدن گـــونلــردن گــوزوم قالدی یــولــاردا آهی آه اوسته چـــــکدیم اؤرک سیندی سونلاردا گل منی گورتار نه اولار منه چوخ تئزدی بو غملر بو سینان اؤرگی گوزله منه چوخ تئزدی بو دردلر ترجمه فارسی: از روزیــــــــــــ کــــه تـــــو رفـــــــــــتی چشــــــم دل خیره به راهت نشست بـــــــس که در فراقت آه کشــــــــیدم شیشــــه دل در قفس سینه شکست بیا ای یـــــــــــار و مـــــــرا برهـــــــــان غــــــم فـــــراقت برایــــــــم زود اســـت هوای دل شکست ام را داشـــته باش اینـــــــــــ درد ها برای منـــــــــ زود است
مقدمه:سلام دوستان حالتون خوبه.......امیدوارم از نوشته خوشتون بیاد........نیومد هم نوش جونتون.......من زحمتم رو کشیدم خلاصه:) پروانه می شوم می گردم دور تو روز ها پشت هم می گردم پی تو خواهی مرا جذب خود خواهی مرا دفع از کل دنیا کن در هر حالی من پیله ی توام یا پروانه ای میشوم به دور یک فرشتـــــــــــه یا دیوانه ای به دور از هر چی عشــــــــــــقه مقدمه:سلام...............................لطفا فقط بخونین و سوالی نپرسین بعد از مدت های طولانی وبلاگ رو بروز کردم باز می آید بویی در دل هر لحظه در هر سویی می تپاند قلبم را می خواهد یاری در خود خسته هست از تنهایی هر شب و روز پریشانی چه بود آیا گناه من گرفتار این عذابم
مقدمه:سلام دوستان عزیزم حالتون خوبه هم خواستم یه چیزی تو وبم بنویسم و هم یه حالی از شما بپرسم خدا رو شکر سربازی منم تموم شده و از این به بعد بیشتر میتونم در خدمت شما باشم درسته تا یه مدتی در اختیار خودم نیستم ولی در کل از این به بعد بیشتر وقت دارم تا بیام تو وبم امیدوارم این نوشتم مورد پسندتون واقعا بشه ایـــــن منِ خستهــــ هم کشــــته ی تـــوام و هم مـــــرده ی تــــو حـــــال تــــــــــو خواهیــــــــــــــــ با مــن باشــــــــــ خــــــــــــــــواهی بــــــــر مـــــــــن
سلام دوستان عزیز و گل خودم.................چطورین خوبین............بعد از ماه ها گفتم یه چیزی تو وبم بذارم......تا یادم نرفته میخوام از تمام دوستانی که هر روز به وبم سر میزنند تشکر کنم.....هر روز 50 بازدید کننده داره وبم...اونم وقتی که همه میدونند بروز نمیکنم.......تشکر از شما یه مینی متنی نوشتم گفتم بذارم تو وب...........ببخشید دیگه که نوشته بدیه گفتیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاشقتم کلیـــــــــــــــــــــــــــــد قلبت را بده تا هـــر وقت دلم لرزید بهــ دلــت پناه آورم دلـــــم سوخت دادم و دادمـــــ مدتی ســــر زدیـــ ناگهان غــــیبت زد مدت ها به دنــبالت گشتم و نیافتــــــــــمت تا اینـــــــ که در قصــــری دیدمت با شــــــکوه امــــــا سیاهـــــــــــــــــــــ ساعتــــــــ ها از دور تماشایــــــــــت کردم فقطـــــ تماشا آن هــــــم از دور و ساعت ها بهــ حال خود خندیـــــــــــــــــــدم و فهــــــمیدم بی پناهیت باعــــــث شده پناهگـــــاهت باشم نامــــــرد رفتی آن هم بیـــــ صدا! حداقل کلید دلـــــم را جا میگذاشتی حال باید برای وارد شدن بهـــــ دل خودم هــــر روز قفل آن را بشـکنم مقدمه:سلام دوستان خوبین خوشین.....عروسی برادرم بودم جاتون خالی....حسابی هم رقصیدم.....هههه....این نوشته هم تقدیم شما عمری سراسیمه
مقدمه:سلام دوستان ..........امیدوارم از این نوشته خوشتون بیاد............... بغل دستیَــــــــم تا کنارم نشست از دردهایش گفت معشوقی که او را برای پولشـــــــــ میخواست و من در دلم برای خوش شانسی او میخندیدم و با خود میگفتم کاش او هم مرا برای پول میخواست نه هوســــــــــــــــــــــــ مقدمه:سلام دوستان.........بازم من.....بازم هیچی بیخیال.......خب چه خبرا خوبین خوشین..........یه چیزی خیلی اذیتم میکنه اونم این که اون چیزی که من به ترکی نوشتم با اون چیزی که ترجمه فارسیش هست یکم متفاوت هستش.....این نه تقصیر منه نه تقصیر مترجم نمیدونم شاید به خاطر وجود افعال کمتر در زبان فارسی باشه.اخه میدونین ترکی 24 هزار فعل داره و فارسی حدودا 6 هزار..و این موضوع یکم کار مترجم رو سخت تر میکنه نمیدونم...به هر حال ببخشین....فقط این موضوع خیلی اذیتم میکنه........ بو گونلریم هوس دونوب عشق اولوب نامرد اُلوب مردلره مشق اولوب طاماحدا بو میلتی درده گویوب سن آلاهیز گلین دونَخ بو یولدان جَهَنم اوتون بیز گوتورَخ بو قولدان ترجمه فارسی:::: این روزها برتن هوس لباس عشق پوشیده شد در دوره نامردمی نامرد سرمشق مرد شد زیاده خواهی رونق گرفت و بلای مردم شد قسم به خدایی که می پرستید بیایید از این راه برگردیم آتش جهنم را از این شاخه برداریم مقدمه:سلام دوستان خوبین خوشین این شعر رو نوشتم اصل شعر که زیاد همچین خوب نیست ترجمه هم که دیگه چیزی نمیگم...دیدم زیاد خوب نیست اما نخواستم به مترجم زحمت بدم...و همین ترجمه رو گذاشتم....خلاصه ببخشین........من خودم توی نت به کسی آبجی و این حرفا نمیگم اما میبینین بعضی ها پدر خانواده رو در میارن اما تو نت یه بچه مظلوم هستن......تو رو خدا نکنین به خدا بعدش فقط شما پشیمون میشین و دودش تو چشم خودتون میره..........راستی این شاید آخرین پست وبم باشه ...............خوش بگذره آیله:
اینترنته: خانواده: در خانه زیادند خواهرانم اینترنت: در این فضای مجازی بسیارند خواهرانم
می گشتم به تنهایی
ناامید و نالان
خسته و گریزان
صدایی گوش هایم را نوازش می کرد
پشت خود چیزی حس کردم
همانند کوه بود
تکیه زدم
عمـــــــــــریــــ گذشتـــــــــ
ناگهان افتادم
تا که سر بلند کردم
چهار سوی خود را نگاه کردم
کوهی نیافتم
و
فهمیدم که
تکیه گاهم عمریــــ
ائوده چوخ واردی باجیم
من باجیمنان دوز دِمَرَم
اونلار منه محبت منده پیسلیه اونلارا
اونلار منه جان دییب من اوت سالار جانلارا
عالم اولوب منه باجی
من اولموشام قارداشلاری
هر نه گویلَر چکیر اونلار دیلَر منه
منده باخیب گولورَم بلکه اونلار سوینه
من جور نیستم با خواهرانم
آنان روا میدارند بر من محبت و من بر آنان جفا
جان می گویند بر من لیک من بر آنان می گشایم آتش جفا
و من برادر این مجازی خواهرانم
از آنان نیش بسیار می شنوم اما
لبخند میزنم تا شاد گردند آنها
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |