سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من - او = هیچکس












مقدمه:سلام دوستان حالتون خوبه.اگه نظرتونو در مورد جمله ای که دوستم نوشته بگین خوشحال میشم.ممنون.

دیگر مشتاق تو نیستم آتشی که در درونم می گداخت خاموش شد عشقی که خود را در پرده ریا پنهان کرده بود و آزارم میداد دیگر در من دردی پدید نمی اورد دیگر به من کینه ای نمیدهد دیگر وقتی تو را میبینم و نامت را میشنوم گونه هایم به گرمی اتش در نمی اید دیگر نگاه دو چشمانت دلم را به تپش نمی اندازد حالا وقتی به خواب میروم تو را نمیبینم دیگر رویای نیمه شبم راترک گفته ای دیگر دلم در ارزوی وصل تو نمیتپد دیگر وقتی در کنارمی شادی مستانه احساس نمی کنم و وقتی هم از برم دور میشوی خود را در غمی جان کاه نمی یابم اکنون می توانم از زیبایی تو به ارامی در دلم صحبت کنم یاد غم های گذشته باشم و رنجی نبرم حالا دیگر بهتر از همیشه میتوانم عاشق تو باشم میتوانم زیبایی های تو را ان طوری که هستی ببینم

 

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید


نوشته شده در چهارشنبه 90/11/19ساعت 8:36 عصر توسط *محمد* نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت