سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من - او = هیچکس












مقدمه:سلام.................................................همینطوری اومد تو ذهنم منم نوشتم

 

واژه ها از پس هم سرگردان در کنج خیالم...هر کدام سلاح به دست روزی یک بار می کشند مرا...هر از چند گاهی دسته ای را در بند کاغذ می کشم...قدرت آن ها بیش از این حرف هاست...به فکر انقلابی هستند...تمام مناطق درونم را به سیطره خود در اورده اند...بدون این که بفهمم در درون خود ناخواسته دچار شورشی شده ام...

 


نوشته شده در شنبه 91/7/15ساعت 4:54 عصر توسط *محمد* نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت