سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من - او = هیچکس












مقدمه:سلام دوست خوبم....خودم...........نوشتم...............نظر نمیدی........نخون..............ممنون.........

تو همان بچه پولداری هستی که مرا در ویترین مغازه ای دیدی و خوشت امد برای خود خریدی و با خود به خانه قلب بردی.... تو انقدر در خانه دل داشتی که بی توجه به من بعد از مدتی مرا در سطل اشغال تنهایی انداختی و او ان بچه فقیری بود که......در سطل اشغال تنهایی وقتی به دنبال چیزی برای خود بود مرا یافت خوشحال شد...مرا با خود به خانه برد...در فضای کثیف خانه دل مرا خوب شست ..........وقتی میخواست بخوابد........دلم را بغل میکرد و میخوابید ......حالا خود قضاوت کن.......تو را دوست داشته باشم یا او را...............

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/10/21ساعت 1:17 عصر توسط *محمد* نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت