پيام

گل پسر دنيامحمد
90/7/9

+ پستي و بلندي هاي جاده اذيتت نکنه ، ولي يکدفعه چشمم به تابلوي فرسوده ي کنار جاده افتاد که روي آن نوشته بود : جاده ي خاطرات يکطرفه است !

شبستان نور 91/4/9

من منتظر ديدار تو هستم، سهل است بگويم که گرفتار تو هستم، من در پي اين حادثه غمخوار تو هستم، هر چند که دور از مني و من ز تو دورم، بر جان تو سوگند که دوستدار تو هستم

به نظر منم كلا بجه ها چه پسروچه دختر معصوم و خوبن مگه نه؟

نه بابا ما كه خوب بوديم ديديم همه ميگن طرف...هستش ديگه گفتيم ادم بده بشيم براي هميشه توي وبلاگم گفتم..

گفتي محبت کن برو باشد خداحافظ ولي رفتم که تو باور کني دارم محبت مي کنم

مي‌روم شايد کمي حال شما بهتر شود مي‌گذارم با خيالت روزگارم سر شود

ميرم ولي اينو بدون ،چشم انتظارت ميشينم ميرم ولي گريه نکن ، نذار از عشقت بميرم بزار تو اوج بي کسي ، با عکست آروم بگيرم

هر دل سنگي يه روزي ميشه تنگ ، چه کنم من که دلم تنگه هميشه !

کاش ! قلبم درد تنهايي نداشت سينه ام هرگز پريشاني نداشت کاش! برگهاي آخر تقويم عشق حرفي از يک روز باراني نداشت کاش! مي شد راه سخت عشق را بي خط پيمود و قرباني نداشت...

اي کاش همچو شبنمي از چشمان زيبايت بر صورت پر رازت جاري مي شدم و آن را بوسه باران مي کردم...

خوش مياد كه هيچ كس سنگتو به دل نميزنه/ كجاين اون دو ستان قشنگت كه او شب داشتي براشون خودتو مي كشتي

......................................................

من خودمو براي كسي نميكشم................من رفتم باي باي دوستان....

برو بچه سوسول وقت خوابته/ جيس / بوس/ لا لا/

واي خدا من ميرم پيش خودش شبا از تنهايي خودشو خيس نكنه اون وقت ببين چي ميگه.........ههههههههههه

................................................

...........